در این زمینه چند محور برای گفت و گو وجود دارد: اولا: هرکس در این دنیا امکانات بیشتری دارد مسوولیت بیشتری هم متوجه اوست اگر کسی اندامی زیبا و یا استعداد خوب دارددر قبال آن مسوولیت بیشتری هم داشته علاوه برآن خطرات فزونتری نیز او را تهدید میکند. کسی که قله کوه است اگر پرتاب شود بیشتر آسیب میبیند تا کسی که چند متری از کوه بالا رفته است. بنابراین تکلیف و مسوولیت هر فرد به میزان عقل و دیگر امکانات خدادای او بستگی دارد. ثانیا: ما در مقام مقایسه دچار قضا و نهایی میشویم که اصولی و حساب شده نیستند. برای مثال هندوانه‏ای که 30 کیلو وزن دارد و هندوانه 1 کیلویی آیا به هندوانه یک کیلویی ظلم شده است؟! آن هنداونه در شرایطی قرارداشته که بیش از یک کیلو امکانرشد نداشته ولی هنداونه دیگر در شرایط مناسبتری قرار داشته لذا بیشتر رشد کرده است. هیچ تبعیض و بیعدالتی هم صورت نگرفته است. هندوانه یک کیلویی کمال خودش را داراست. خواهید گفت چرا خداوند شرایط رشد را متفاوت قرارداده بهتر نبود درتمامی زمین و تمامی نقاط هندوانه‏ها یک شکل و اندازه و رنگ میشدند ؟! روشن است که در این صورت باید ما جهانی را فرض کنیم که همه چیز آن یکنواخت و یک سطح است و هیچ حرکتی هم در آن مشاهده نمیشود زیرا همه چیز در رتبه اعلای خود قرار دارند. این جهان جهان ماده و طبیعت و حرکت است و لازمه چنین وضعیتی اختلاف مراتب و درجات است حال به محیط انسانی باز میگردیم از نظر شما معنای عدالت آن است که همه افراد بشر در یک سطح و یک شکل باشند; مثلا همه زیبارو و خوشگل! آیا در این صورت زیبایی معنا داشت؟! وقتی همه زیبا باشند دیگر زیبایی قابل شناسایی نیست. گذشته از این چرا فقط زیبا بهتر نبود همه بوعلیسینا و انیشتین و ... بودند که در این صورت عالم و دانشمند نیز فاقد معنی بود و اگر چنین حالتی درموجودات عالم بود که همه چیز مرتبه‏ای از کمال به صورت مساوی قرار داشتند جهان یخبندانی بود که هیچ حرکت و تلاشی در آن تحقق پیدا نمیکرد. برادر عزیز زشت ترین و ناقص ترین افراد بشر نیز از هستی برخوردارند ودر پلکانی از کمال ایستاده‏اند و به نوبه خود خانه‏ای از جدول حیات را پرکرده‏اند. ثالثا: نظام جهان نظام اسباب و مسببات و نظام ضروری و تخلف ناپذیراست; یعنی، تحقق هرچیز در پی علل و شرایط و موجوداتش ضروری است و کوچکترین تغییری در گوشه‏ای از آن تمام هستی را دگرگون میسازد بدون آن که طرح بهتری جایگزینآن شود زیرا نظام موجود نظامی است که در آن به کمترین شر ضروری برای برترین چیز ممکن بسنده شده و نفی آن خیرات غالبرا درپی خواهد داشت. رابعا: درقیامت میزان هر کس براساس نعماتی است که خداوند به وی داده و به‏گونه‏ای کاستیهای غیراختیاری که در دنیا مانع رشد وکمال بود جبران میشود. بلکه از نظر برخی از اندیشمندان کمال اخروی چیزی جز نسبت سرمایه‏های نعم دنیایی و درمقایسه با فعالیت و بهره‏برداریهایی که انسان کرده، نیست حال هرکس در هر سطحی که باشد.برای آگاهی بیشتر ر.ک: عدل الهی، شهید مطهری.